فرید زکریا
در واقع ترامپ به عربستان آزادی عمل کامل داده است. واقعیتها کاملا روشن است، عربستان طی پنج دهه اخیر در حال تبلیغ و گسترش روایتی بسته و تنگنظرانه از اسلام(که در هیچ جای دیگر اجرا نمیشود) در سراسر جهان اسلام است.
اسامه بنلادن یک عربستانی بود. همانطور که ۱۵ نفر از ۱۹ تروریست عامل حمله ۱۱ سپتامبر، تبعه عربستان بودند. همچنین از طریق ایمیلهای افشا شده هیلاری کلینتون، وزیر امورخارجه پیشین آمریکا هم آشکار شده که در سالهای اخیر، دولت ریاض در کنار قطر «تامینکننده مالی و لجستیکی داعش و دیگر گروههای سنی تندرو در منطقه است». علاوهبر این اتباع سعودی، پس از تونسیها، دومین گروه شبهنظامیان داعش را تشکیل میدهند و براساس ارزیابیها، بیشترین تعداد شبهنظامیان داعش در عراق را اتباع عربستان تشکیل میدهند. در یمن هم پادشاهی عربستان در اتحادی خاموش با القاعده قرار دارد.
داعش، عقاید خود را از روایت عربستان سعودی از اسلام(وهابیگری) گرفته است. نمونهای در تایید این دیدگاه اظهارات سال گذشته امام جماعت سابق مسجد اعظم، پادشاهی سعودی گفت: «داعش از اصول ما که در کتابهایمان نمایان است، الگوبرداری میکند. ما همان نظرات و عقاید را به روشی پالایش شده، پیروی میکنیم». داعش تا زمانی که بتواند کتابهای درسی خودش را برای تدریس در مدارس تالیف کند از برنامهها و دروس عربستان در مدارس تبعیت میکند. پول عربستان در حال حاضر اسلام اروپایی را با تغییر روبهرو کرده است. برای مثال، یکی از گزارشهای اطلاعاتی آلمان ثابت میکند که موسسات و نهادهای خیریهای که «کاملا نزدیک به دفاتر و نهادهای دولتی» در عربستان، قطر و کویت هستند تامین مالی مساجد، مدارس و ائمه جماعات سراسر آلمان را برای گسترش بنیادگرایی برعهده دارند. اخیرا کارلوتا گال، خبرنگار «نیویورک تایمز» در کوزوو هم گزارشی مفصل منتشر کرد که از اقدامات عربستان برای گسترش وهابیگری و پرورش تکفیریها و تخریب چهره 500 ساله اسلام میانهرو در بالکان حکایت میکرد.
دولت عربستان سعودی مدتی است که روند بسیاری از اقدامات فاحش و انگشتنمای خود را کند کرده است. ریاض این روزها عملا به دست شاهزاده محمد بنسلمان، جانشین ولیعهد اداره میشود. به نظر میرسد او نیز شخصیتی عملگرا مشابه شیخ محمد بنراشد آلمکتوم، حاکم دبی باشد. اما آنچه تاکنون از اصلاحات در عربستان مشاهده کردیم منجر به سیاست اقتصادی بهتر برای پادشاهی این کشور شده و هیچ گسستی در نهاد قدرتمند مذهبی این کشور ایجاد نکرده است.
سخنرانی ترامپ درباره اسلام نیز نمایانگر همین نکات دقیق و جزئی بود که نشان از همدردی با قربانیان مسلمان(تخمین زده میشود که 95 درصد قربانیان عملیاتهای تروریستی داعش از همین گروه باشند) این نوع از تروریسم جهادی داشت. با این حال ترامپ راهکاری عملی برای حل این معضل نداشت و با این اظهارات بر احتمال زیاد از درک درستی هم از آنچه میگفت برخوردار نبود. «هیچ سخن و بحثی درباره پایان دادن به این تهدید، تکمیل نخواهد شد مگر آنکه به دولتی که به تروریستها اقامتگاه امن، کمک مالی و پایگاه اجتماعی برای جذب نیرو میدهد، اشاره شود.» جالب آنکه اشاره ترامپ اصلا به میزبانش عربستان نبود. بلکه ایران را خطاب قرار داده بود.
اگر بخواهیم شفاف باشیم باید بپذیریم که با همه اختلافات ایران و آمریکا، اینکه ایران را «منبع تروریسم جهادی» بنامیم کاملا نادرست است. طبق تحلیلی که پایگاه اطلاعات تروریسم ارائه کرده، بیش از ۹۴ درصد از مرگهایی که تروریسم اسلامگرا از سال ۲۰۰۱ رقم زده با برنامهریزی و اجرای داعش، القاعده و دیگر گروههای افراطگرای سنی صورت گرفته است. ایران نهتنها به این گروهها کمکی نمیکند بلکه با آنها در جنگ است. از سوی دیگر تقریبا تمام حملات تروریستی که در غرب رخ داده به نوعی با عربستان ارتباط پیدا میکند و هیچ کدام از این حملات هیچ ربطی به ایران ندارد.
اما ترامپ تفسیر عربستان سعودی درباره تروریسم را پذیرفته؛ تفسیری که هیچ تقصیری را متوجه حکومت عربستان سعودی نمیداند و انگشت اتهام را به سوی ایران نشانه میرود. سعودیها کار سختی هم برای راضی نگه داشتن ترامپ نکردهاند.
توافقهای تسلیحاتی با آمریکا و اعطای کمک مالی به یک صندوق بانک جهانی که ایوانکا، دختر ترامپ پشتیبانی از آن را در دست دارد، تحسین و تمجید مذاکرهکنندگان بیتجربه همراه ترامپ را برانگیخت. ترامپ در سال ۲۰۱۶ و زمانی که هنوز نامزد انتخابات بود گفت که «عربستان سعودی و بسیاری از کشورهایی که مبالغ هنگفتی پول به بنیاد کلینتون دادهاند، میخواهند از زنان برده بسازند و همجنسگرایان را بکشند. هیلاری باید پول اینگونه کشورها را بازگرداند.» اما چیزی نگذشت که سعودیها ترامپ را هم به بازی گرفتند. آمریکا اکنون رسما در خدمت سیاست خارجی عربستان سعودی قرار گرفته است. سیاست خارجی عربستان هم چیزی نیست جز ایجاد تنش و درگیریهای بیامان علیه شیعیان و متحدانشان در خاورمیانه. حضور واشنگتن در این منازعه میتواند جنگ فرقهگرایانه بیپایانی را رقم بزند که بیثباتی منطقه بحرانزده خاورمیانه را تشدید خواهد کرد. من فکر میکردم که سیاست خارجی ترامپ قرار بود آمریکا را در اولویت نخست قرار دهد، نه عربستان سعودی را.